
دل میرود و دیده نمیشاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت
آن سوخت که شمع را چنین میافروخت
سعدی

نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: اشعار شاعران و ترانه سرایان
:: برچسبها: سعدی رباعی رباعیات غزل دوبیتی شعر شعرانه شاعرانه سعدی شیرازی شاعر کلاسیک شعر کلاسیک اشعار اشعار سعدی
