
معرفی کتاب مسافر کوچه های عاشقی
این داستان درباره ی دختریست که ازدواج غیابی انجام می دهد و بعد از آن به آمریکا نزد شوهر ندیده اش می رود غافل از اینکه شوهرش او رو نمی خواسته و مثل یه همخونه با او زندگی میکند و...
از متن کتاب:
از صدای ریزش تند باران بیدار شدم. چشمهایم را باز کردم. نگاهم به دانههای درشت باران پشت شیشه ثابت ماند. هیچ چیز را به یاد نمیآورم. اضطرابی گنگ از دلم میجوشد و به مغزم هجوم میآورد. کجا هستم؟ این جا چه میکنم؟ برقی در آسمان میدرخشید و بعد صدای رعد. از جا پریدم ودوباره حوادث چند ساعت گذشته در ذهنم جان گرفت. روشن و واضح مثل فیلمی بر پرده سینما. بی حال روی تخت نشستم و پاهایم را آویزان کردم. نگاهم به ساعت دیواری افتاد. نیمه شب بود و من غرق در افکار تیره تر ازشبم. حالا چه کنم؟
دانلود و ادامه متن در ادامه مطلب...
:: موضوعات مرتبط: داستان و کتاب داستان بلند
:: برچسبها: عاطفه منجزی مسافر کوچه های عاشقی کتاب رمان کتاب رمان داستان داستان بلند عاشقانه کتاب عاشقانه رمان عاشقانه ادبیات کتاب رمان book story long story story book love book romance book
